خالی از واژه ها و افراد و تجربه ها،

خلوت خلوت،

صدای خالی بودنم را می شنوم

نیازها یکی یکی قد علم می کنند

زمین و آسمان نمی شناسند،

نیازند

و من، نیازمند

نیازند

و با همه ی تنوع و پراکندگی شان

از من» بر می آیند

من» ای که اینک تو» را می جوید؛
برآورده کننده ی حاجت هایش را،
پاسخ نیازهایش را،
تو»یی به وسعت همه ی زمین و آسمان ها را

تو را به عمق شنوایی ام از خویش،
تو را به گستردگی نیازهایم می شناسم
سنگینی گوش است و دل،
از خواهش هایم تا نامهای بلندت
همان ها که به خواندنشان دعوتم کرده ای
فاصله بسیار است
از این سراپا خواهش بپذیر
به هر نام و نیاز کوچک که می خواندت
خواسته تویی
نام تویی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها